English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
vintage model U الگوی مقطع زمانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vintage model U الگوی زمانی
cross sectional data U داده ها در یک مقطع زمانی
diffuser area ratio U نسبت سطح مقطع خروجی به سطح مقطع ورودی یک دیفیوژر
geometrical percentage U درصد هندسی که عبارتست ازخارج قسمت سطح مقطع فولاد به سطح مقطع بتن دریک قطعه بتن مسلح ضرب درصد
slices U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slice U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
uptime U پریود زمانی که در طول ان یک سیستم کامپیوتر فعال است یا صحیح عمل میکندیک دوره زمانی که تجهیزات بدون خرابی کار می کنند
ppm U Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation
assembly U 1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
attack pattern U الگوی تک
segment U مقطع
profiling U مقطع
profile U مقطع
profiled U مقطع
cutting U مقطع
segments U مقطع
sections U مقطع
section U مقطع
cross section U مقطع
profiles U مقطع
tablature U مقطع
two sector model U الگوی دو بخشی
field template U الگوی فیلد
program schema U الگوی برنامه
haavelmo model U الگوی هاولمو
pattern of development U الگوی توسعه
molecular model U الگوی مولکولی
micro model U الگوی خرد
conjunctive model U الگوی عطفی
mathematicl model U الگوی ریاضی
mathematical model U الگوی ریاضی
macro model U الگوی کلان
neoclassical model U الگوی نئوکلاسیک
normative model U الگوی هنجاری
movement pattern U الگوی حرکتی
stochastic model U الگوی تصادفی
energy pattern U الگوی انرژی
radiation pattern U الگوی تابش
econometric model U الگوی اقتصادسنجی
economic model U الگوی اقتصادی
bit pattern U الگوی ذرهای
dynamic model U الگوی پویا
bit pattern U الگوی بیتی
purchasing patterns U الگوی خرید
probabilistic model U الگوی تصادفی
probabilistic model U الگوی احتمالی
demand pattern U الگوی تقاضا
stenograph U الگوی حروف
random model U الگوی تصادفی
sectional area U سطح مقطع
soil profile U مقطع خاک
necking U تنگی مقطع
rectangular section U مقطع مستطیلی
transition section U مقطع تبدیل
oblique section U مقطع مایل
structural section U مقطع سازهای
trough section U مقطع ناودانی
root section U مقطع ریشه
oblique section U مقطع اریب
cross section U سطح مقطع
profile U مقطع عرضی
absorption cross section U مقطع جذب
aerofoil U مقطع ایرودینامیکی
airfoil U مقطع ایرودینامیکی
cross section area U سطح مقطع
circular cross section U مقطع گرد
cross section U مقطع عرضی
coil section U مقطع بوبین
compact section U مقطع فشرده
conic section U مقطع مخروطی
profiled U مقطع عرضی
profiles U مقطع عرضی
transverse section U مقطع عرضی
areas U سطح مقطع
lobule U مقطع کوچک
half section U نیم مقطع
cross reaction U سطح مقطع
area U سطح مقطع
profiling U مقطع عرضی
keyboard template U الگوی صفحه کلید
feminiene stereotype U الگوی قالبی زنانگی
stick and ball model U الگوی گلوله و میله
noncompetitive model U الگوی غیر رقابتی
street gauge U الگوی سطح راه
drill jig U الگوی مته کاری
macro dynamic model U الگوی کلان پویا
archetypes U طرح یا الگوی اصلی
archetype U طرح یا الگوی اصلی
s r model U الگوی محرک- پاسخ
pattern construction drawing U الگوی نقشههای ساختمانی
planning model U الگوی برنامه ریزی
stimulus response model U الگوی محرک- پاسخ
micro dynamic model U الگوی خرد پویا
free electron model U الگوی الکترون ازاد
space filling molecular model U الگوی مولکولی فضا پر کن
sport skill pattern U الگوی مهارت ورزشی
developmental motor pattern U الگوی حرکت تکوینی
decision model U الگوی تصمیم گیری
balanced growth model U الگوی رشد متوازن
fundamental motor pattern U الگوی بنیادی حرکت
drilling jig U الگوی مته کاری
stencil plate U الگوی نقشه برداری
scheme U الگوی پیش فرض
cross section U سطح مقطع موثر
intermediate frequency section U مقطع فرکانس میانی
inelastic cross section U مقطع برخورد ناکشسان
box spar U تیرکهای با مقطع مربع
box section U مقطع قوسی سکل
cross sectional area U سطح مقطع عرضی
horseshoe shaped section U مقطع نعل اسبی
work surface U سطح مقطع اصلی
egg shaped section U مقطع تخم مرغی
interrupted quick flashing light U چشمک زن تند مقطع
work surfaces U سطح مقطع اصلی
total effective collision cross section U سطح مقطع موثر کل
cross section U سطح مقطع عرضی
transection U برش یا مقطع عرضی
s o r model U الگوی محرک- جاندار- پاسخ
stimulus organism response model U الگوی محرک- جاندار- پاسخ
cross section U نیمرخ پهنا مقطع موثر
con di nozzle U نازل موتورجت با مقطع همگرا
form grind U سنگ زدن در مقطع طولی
effective collision cross section U سطح مقطع برخورد موثر
uncurtailed bars U ارماتور بدون تقلیل مقطع
rhombus wing U بالی با سطح مقطع متقارن
blade station U موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
syllabify U تقسیم به هجای مقطع کردن
podite U مقطع با بند پای بندپایان
winding crodd section U سطح مقطع سیم پیچی
flumming U تنگ کردن مقطع جریان اب
repeating group U الگوی داده مکرردریک رشته بیتی
matrixes U الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
matrix U الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
standard egg section U مقطع تخم مرغی شکل معمولی
syllabary U جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
three square U سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
economic section U انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
hachures U خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
poiseuille flow U جریان خطی ناروان درلولهای با سطح مقطع دایرهای
parallel aerofoil U ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
grade U الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
dithered U رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
encoding U نمایش یک حرف یاعنصر با ترکیب یا الگوی یکتا از بیت ها در یک کلمه
audio U الگوی صوتی دیجیتال که روی دیسک ذخیره شده است
grades U الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
dither U رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
area U دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
dithers U رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
areas U دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
dense binary code U کدی که تمام حالتهای ممکن الگوی دودوئی در ان بکار برده میشود
format U فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
formats U فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
masks U محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
mask U محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
spray U زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
spraying U زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
sprays U زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
sprayed U زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
matrixes U الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
matrix U الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
mandrel U جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
venturi U کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
mediums U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
medium U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
mask U الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
masks U الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
barns U واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
barn U واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
controllers U وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
ebcdic U کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
controller U وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
laser U چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
lasers U چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
stenciling U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
identity U الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
identities U الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
lobation U قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
timeline U خط زمانی
sometime U یک زمانی
synchronization U هم زمانی
onetime U یک زمانی
monomial U یک زمانی
time limit U حد زمانی
time limits U حد زمانی
whilom U یک زمانی
synchrony U هم زمانی
eternity U بی زمانی
simultaneeity U هم زمانی
temporal U زمانی
time sense U حس زمانی
eternities U بی زمانی
on <prep.> U در [زمانی]
contemporaneousness U هم زمانی
time bar U محدودیت زمانی
time base U مبدا زمانی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com